پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک

اشعار و مطالب مجتبي عندليب


فقر

مي دوني فقر چيه؟

فقر اینه که ۲ تا النگو توی دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توی دهنت؛

فقر اینه که روژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه؛
 
 
 
فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت میذاری از شام دیشب و فردا شب خانواده ات بهتر باشه؛
 
 
 
 
فقر اینه که ماجرای عروس فخری خانوم و زن صیغه ای پسر وسطیش رو از حفظ باشی اما تاریخ کشور خودت رو ندونی؛
 
 
 
 
فقر اینه که وقتی کسی ازت میپرسه در ۳ ماه اخیر چند تا کتاب خوندی برای پاسخ دادن نیازی به شمارش نداشته باشی؛
 
 
 
 
فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی؛
 
 
 
 
فقر اینه که ماشین ۴۰ میلیون تومانی سوار بشی و قوانین رانندگی رو رعایت نکنی؛
 
 
 
 
فقر اینه که دم از دموکراسی بزنی ولی ، تو خونه بچه ات جرات نکنه از ترست بهت بگه که بر حسب اتفاق قاب عکس مورد علاقه ات رو شکسته؛
 
 
 
 
فقر اینه که ورزش نکنی و به جاش برای تناسب اندام از غذا نخوردن و جراحی زیبایی و دارو کمک بگیری؛
 
 
 
 
فقر اینه که در اوقات فراغتت به جای سوزاندن چربی های بدنت بنزین بسوزانی؛
 
 
 
 
فقر اینه که کتابخانه خونه ات کوچکتر از یخچالت باشه؛
 

 
فقر اینه که به جای کمک به یه آدمی که نیازمند کمکه، موبایلت رو دربیاری و ازش فیلم و عکس بگیری؛
 
فقر اینه که تمامیِ ابزار مدرنِ آشپزی توی آشپزخونه ات باشه ولی فقط نیمرو درست کردن بلد باشی؛
آوای دل

شنبه 28 بهمن 1391برچسب:فقر,

|
 
گاهی به نگاهمان نگاهی بیندازیم!!!

 استفان کاوی (از سرشناسترین چهره‌های علم موفقیت) احتمالاً با الهام از همین حرف انیشتین است که می‌گوید:« اگر می‌خواهید در زندگی و روابط شخصی‌تان تغییرات جزیی به وجود آورید به گرایش‌ها و رفتارتان توجه کنید


اما اگر دلتان می‌خواهد قدم‌های کوانتومی بردارید و تغییرات اساسی در زندگی‌تان ایجاد کنید باید نگرش‌ها و برداشت‌هایتان را عوض کنید

او حرفهایش را با یک مثال خوب و واقعی، ملموس‌تر می‌کند:« صبح یک روز تعطیل در نیویورک سوار اتوبوس شدم. تقریباً یک سوم اتوبوس پر شده بود. بیشتر مردم آرام نشسته بودند و یا سرشان به چیزی گرم بود و درمجموع فضایی سرشار از آرامش و سکوتی دلپذیر برقرار بود تا اینکه مرد میانسالی با بچه‌هایش سوار اتوبوس شد و بلافاصله فضای اتوبوس تغییر کرد. بچه‌هایش داد و بیداد راه انداختند و مدام به طرف همدیگر چیز پرتاب می‌کردند. یکی از بچه‌ها با صدای بلند گریه می‌کرد و یکی دیگر روزنامه را از دست این و آن می‌کشید و خلاصه اعصاب همه‌مان توی اتوبوس خرد شده بود. اما پدر آن بچه‌ها که دقیقاً در صندلی جلویی من نشسته بود، اصلاً به روی خودش نمی‌آورد و غرق در افکار خودش بود.

بالاخره صبرم لبریز شد و زبان به اعتراض بازکردم که: آقای محترم! بچه‌هایتان واقعاً دارند همه را آزار می‌دهند. شما نمی‌خواهید جلویشان را بگیرید؟
مرد که انگار تازه متوجه شده بود چه اتفاقی دارد می‌افتد، کمی خودش را روی صندلی جابجا کرد و گفت: بله، حق با شماست. واقعاً متاسفم. راستش ما داریم از بیمارستانی برمی‌گردیم که همسرم، مادر همین بچه‌ها٬ نیم ساعت پیش در آنجا مرده است.. من واقعاً گیجم و نمی‌دانم باید به این بچه‌ها چه بگویم. نمی‌دانم که خودم باید چه کار کنم و … و بغضش ترکید و اشکش سرازیر شد

استفان کاوی بلافاصله پس از نقل این خاطره می‌پرسد:صادقانه بگویید آیا اکنون این وضعیت را به طور متفاوتی نمی‌بینید؟ چرا این طور است؟ آیا دلیلی به جز این دارد که نگرش شما نسبت به آن مرد عوض شده است؟  و خودش ادامه می‌دهد که: راستش من خودم هم بلافاصله نگرشم عوض شد و دلسوزانه به آن مرد گفتم: واقعاً مرا ببخشید. نمی‌دانستم. آیا کمکی از دست من ساخته است؟ و…. اگر چه تا همین چند لحظه پیش ناراحت بودم که این مرد چطور می‌تواند تا این اندازه بی‌ملاحظه باشد٬ اما ناگهان با تغییر نگرشم همه چیز عوض شد و من از صمیم قلب می‌خواستم که هر کمکی از دستم ساخته است انجام بدهم 

  حقیقت این است که به محض تغییر برداشت٬ همه چیز ناگهان عوض می‌شود. کلید یا راه حل هر مسئله‌ای این است که به شیشه‌های عینکی که به چشم داریم بنگریم؛ شاید هرازگاه لازم باشد که رنگ آنها را عوض کنیم و در واقع برداشت یا نقش خودمان را تغییر بدهیم تا بتوانیم هر وضعیتی را از دیدگاه تازه‌ای ببینیم و تفسیر کنیم . آنچه اهمیت دارد خود واقعه نیست بلکه تعبیر و تفسیر ما از آن است
 
انیشتین می‌گوید :  آنچه در مغزتان می‌گذرد، جهانتان را می‌آفریند.
آوای دل

چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:نگاه,نگرش,برداشت,

|
 
دلقک

 مردی نزد روانپزشک رفت و از غم بزرگی که در دل داشت برای دکتر تعریف کرد.
دکتر گفت به فلان سیرک برو . آنجا دلقکی هست ، اینقدر میخنداندت تا غمت یادت برود .
مرد لبخند تلخی زد و گفت من همان
دلقکم ...

آوای دل

جمعه 20 بهمن 1391برچسب:دلقك,

|
 
قصه ي تلخ يه معلول

       قصّه ي تلخ يه معلول، قصّه ي سنگ و حبابه

چهره ي دردِ نداشتن، از پس رنگ و نقابه

قصّه ي مرغ نشسته، از غم بال شكسته
دل به نگاه تو بسته، ناظر اوج عقابه

حسّ قشنگ پريدن، تو دل و برق نگاشه
وقتي كه دست عزيزي، در پي لطف و ثوابه

خونه ي صبر و اميدش، روشن و گرم صداته
وقتي كه مهرِ محبت، بر سر و بومش بتابه

غنچه ي عزم و تلاشش، وا مي شه وقتي ببينه
گوشه ي چشمي هميشه، دل نگران و پر آبه
توضیحات تکمیلی

با عرض ارادت و احترام به تمام معلولان عزيز كه به هر دليل قسمتي از وجودشونو از دست دادند. مسلماً خيلي از اونها توانمندي ها و اراده اي دارند كه ما آدمهاي سالم نداريم. منظور من از سرودن اين ترانه، جلب ترحم و دلسوزي نيست، بلكه اميدوارم همه ما به معناي واقعي و در جاي خودش از اين عزيزان حمايت و به نيازها و خواسته هاشون توجه كنيم...

 

 

شعر از: مجتبي عندليب

آوای دل

یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:معلول,قصه,قصه تلخ,قصه تلخ يه معلول,مجتبي,عندليب,

|
 


به وبلاگ من خوش آمدید. هدف این وبلاگ ترویج اندیشه ها و جملات مثبت است برای رسیدن به یک زندگی موفق. سروده هاي خود را نيز در اين وبلاگ منتشر مي كنم. استفاده از آنها با ذكر منبع بلامانع است. با ثبت نظر و ارسال مطلب همراه ما شوید.


اشعار نيك
حافظ
گفتار نيك

 

مجتبی عندليب

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک و آدرس mojyba.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





خريد شارژ تلفن همراه
پرستاران توانمند ايران
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

 

 

قصه معلم
ده فرمان لیمن
پرستار
فقر
گاهی به نگاهمان نگاهی بیندازیم!!!
دلقک
قصه ي تلخ يه معلول
شكسته بال
سهراب سپهري در زمان ما! (طنز)
عشق تو رعنا
چقدر از زندگي خواسته ايم؟
اي اشك من
به خدا منتظرم قرض مرا ادا كني
نواي عشق
تو
ماه نيّر
باغ سخن
نجواي عشق
در را برويم باز كن
عمـرتان را زیبـا سپـری کنیـد

 

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی


ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 141
بازدید کل : 9003
تعداد مطالب : 38
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


Alternative content